گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
دانشنامه امام حسین
جلد دهم
فصل چهارم : گریستن و گریاندن بر سیّد الشهدا علیه السلام و یارانش


4 / 1تشویق به اندوه و گریه و بی تابی بر شهیدان کربلا

اشاره

مستدرک الوسائل به نقل از ابن سِنان : امام صادق علیه السلام فرمود : «پیامبر صلی الله علیه و آله به حسین بن علی علیه السلام که به خدمت ایشان آمده و ایشان او را بر دامنش نشانده بود نگاه کرد و فرمود: از کشته شدن حسین، حرارتی در دل های مؤمنان است که هرگز سرد نمی شود ». آن گاه فرمود : «پدرم فدای کشته هر اشکی !» . به ایشان گفته شد: کشته هر اشکی، یعنی چه ای پسر پیامبر خدا ؟ فرمود: «هیچ مؤمنی از او یاد نمی کند، مگر این که می گِرید» .

کامل الزیارات به نقل از ابو یحیی حذّاء، از یکی از شیعیان، از امام صادق علیه السلام : امیر مؤمنان علیه السلام به حسین علیه السلام نگاه کرد و فرمود: «ای اشک هر مؤمن!» . حسین گفت : منم ، ای پدر؟ فرمود: «آری، پسرم!» .


کامل الزیارات عن أبی بصیر عن أبی عبد اللّه [الصادق] عن الحسین علیهماالسلام :أنَا قَتیلُ العَبرَهِ ، لا یَذکُرُنی مُؤمِنٌ إلَا استَعبَرَ . (1)

مصباح المتهجّد :خَرَجَ إلَی القاسِمِ بنِ العَلاءِ الهَمدانِیِّ وَکیلِ أبی مُحَمَّدٍ [العَسکَرِیِّ] علیه السلام : إنَّ مَولانَا الحُسَینَ علیه السلام وُلِدَ یَومَ الخَمیسِ ، لِثَلاثٍ خَلَونَ مِن شَعبانَ ، فَصُمهُ وَادعُ فیهِ بِهذَا الدُّعاءِ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِحَقِّ المَولودِ فی هذَا الیَومِ ، المَوعودِ بِشَهادَتِهِ قَبلَ استِهلالِهِ (2) ووِلادَتِهِ بَکَتْهُ السَّماءُ ومَن فیها وَالأَرضُ ومَن عَلَیها ، ولَمّا یَطَأ لابَتَیها قَتیلِ العَبرَهِ وسَیِّدِ الاُسرَهِ المَمْدُودٍ بالنُّصرَهِ یَومَ الکَرَّهِ . (3)

ثواب الأعمال عن هارون بن خارجه عن أبی عبد اللّه [الصادق] عن الحسین بن علی علیهم السلام :أنَا قَتیلُ العَبرَهِ ، قُتِلتُ مَکروبا (4) ، وحَقیقٌ عَلَی اللّهِ أن لا یَأتِیَنی مَکروبٌ إلّا رَدَّهُ وقَلَبَهُ إلی أهلِهِ مَسرورا . (5)

الکافی عن عیسی بن أبی منصور :سَمِعتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام یَقولُ : نَفَسُ المَهمومِ لَنا المُغتَمِّ لِظُلمِنا تَسبیحٌ ، وهَمُّهُ لِأَمرِنا عِبادَهٌ ، وکِتمانُهُ لِسِرِّنا جِهادٌ فی سَبیلِ اللّهِ . (6)



1- .کامل الزیارات : ص 215 ح 310 و ح 313 عن هارون بن خارجه وفیه «بکی» بدل «استعبر» ، الأمالی للصدوق : ص 200 ح 214 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق عن آبائه عنه علیهم السلام ، روضه الواعظین : ص 188 ، المناقب لابن شهرآشوب : ج 4 ص 87 ، فضل زیاره الحسین علیه السلام : ص 41 ح 14 عن إسحاق بیّاع اللؤلؤ وفیه : «أنا قتیل العبره لا اُذکر عند مؤمن إلّا بکی واعتبر لبکائی» ، بحار الأنوار : ج 44 ص 284 ح 19 .
2- .استهلال الصبیّ : تصویته عند ولادته (النهایه : ج 5 ص 271 «هلل») .
3- .مصباح المتهجّد : ص826 ، المزار الکبیر : ص397 ح1 ، الإقبال : ج3 ص303 ، مختصر الدرجات : ص34 ، بحار الأنوار : ج101 ص347 ح1 .
4- .الکَرْب : الغَمُّ الذی یأخذ بالنفس (الصحاح : ج 1 ص 211 «کرب») .
5- .ثواب الأعمال : ص 123 ح 52 ، کامل الزیارات : ص 216 ح 314 و فیه «علیَّ» بدل «علی اللّه » و «ردّه اللّه وأقلبه» بدل «ردّه وقلبه» ، بحار الأنوار : ج 44 ص 279 ح 6 .
6- .الکافی : ج 2 ص 226 ح 16 ، الأمالی للمفید : ص 338 ح 3 ، الأمالی للطوسی : ص 115 ح 178 ، بشاره المصطفی : ص 105 کلّها عن أبان بن تغلب ولیس فیها «لنا المغتم» ، بحار الأنوار : ج 44 ص 278 ح 4 .



کامل الزیارات به نقل از ابو بصیر، از امام صادق علیه السلام ، از امام حسین علیه السلام : من ، کشته اشکم ! هیچ مؤمنی از من یاد نمی کند، مگر این که اشک می ریزد. (1)

مصباح المتهجّد :قاسم بن علاء هَمْدانی ، وکیل امام عسکری علیه السلام ، توقیعی (مکتوبی) از امام علیه السلام دریافت کرد که در آن ، آمده بود : «مولای ما ، امام حسین علیه السلام ، روز پنج شنبه ، سه روز از شعبانْ گذشته ، متولّد شد . پس ، این روز را روزه بگیر و این دعا را بخوان : خدایا! من تو را به حقّ مولود در این روز می خوانم ؛ مولودی که پیش از تولّد و به دنیا آمدنش ، وعده شهادتش داده شد . آسمان و آسمانیان و زمین و زمینیان ، بر او گریه کردند ، پیش از آن که گام بر زمین نهاده باشد ؛ آن کُشته اشک و سَرور خاندان ؛ آن که در روز بازگشت (قیامت) ، یاری خواهد شد!» .

ثواب الأعمال به نقل از هارون بن خارجه، از امام صادق علیه السلام ، از امام حسین علیه السلام : من ، کشته اشکم . من ، اندوهناک کشته شدم و بر خداست که هیچ غم زده ای نزد من نیاید، مگر این که او را شادمان به خانواده اش برگرداند.

الکافی به نقل از عیسی بن ابی منصور : از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: «نفَس فرد غمگین، که به خاطر ستم بر ما، غصّه دار است، تسبیح است و اندوهش برای کار ما ، عبادت به شمار می رود و راز ما را نگه داشتن، جهاد در راه خداست».


1- .در فضل زیاره الحسین علیه السلام، به نقل از اسحاق جواهرفروش آمده است که امام حسین علیه السلام فرمود: «من کشته اشکم. نزد هیچ مؤمنی، از من یاد نمی شود، مگر این که می گرید و اشک چشمانش به گریه بر من جاری می شود».


الأمالی للطوسی عن معاویه بن وهب عن جعفر بن محمّد[الصادق] علیه السلام :کُلُّ الجَزَعِ وَالبُکاءِ مَکروهٌ ، سِوَی الجَزَعِ وَالبُکاءِ عَلَی الحُسَینِ علیه السلام ، فَإِنَّهُ فیهِ مَأجورٌ . (1)

تهذیب الأحکام عن خالد بن سدیر عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :وقَد شَقَقنَ الجُیوبَ ، ولَطَمنَ الخُدودَ الفاطِمِیّاتُ عَلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام ، وعَلی مِثلِهِ تُلطَمُ الخُدودُ ، وتُشَقُّ الجُیوبُ . (2)

عیون أخبار الرضا علیه السلام عن الحسن بن علیّ بن فضّال عن الرضا علیه السلام :مَن تَذَکَّرَ مُصابَنا فَبَکی وأبکی ، لَم تَبکِ عَینُهُ یَومَ تَبکِی العُیونُ . (3)

عیون أخبار الرضا علیه السلام عن الریان بن شبیب عن الرضا علیه السلام :إن کُنتَ باکِیا لِشَیءٍ فَابکِ لِلحُسَینِ بنِ عَلِیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهم السلام ، فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذبَحُ الکَبشُ ، وقُتِلَ مَعَهُ مِن أهلِ بَیتِهِ ثَمانِیَهَ عَشَرَ رَجُلاً ، ما لَهُم فِی الأَرضِ شَبیهونَ . (4)


1- .. الأمالی للطوسی : ص 162 ح 268 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 280 ح 9 .
2- .تهذیب الأحکام : ج 8 ص 325 ح 1207 ، عوالی اللآلی : ج 3 ص 409 ح 15 وراجع : بحار الأنوار : ج 82 ص 106 .
3- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 294 ح 48 ، الأمالی للصدوق : ص 131 ح 119 بزیاده «وبکی لما ارتکب منّا کان معنا فی درجتنا یوم القیامه ومن ذکر بمصابنا» بعد «مصابنا» ، مکارم الأخلاق : ج 2 ص 93 ح 2263 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 278 ح 1 .
4- .عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 299 ح 58 ، الأمالی للصدوق : ص 192 ح 202 ، الإقبال : ج 3 ص 29 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 286 ح 23 .


الأمالی ، طوسی به نقل از معاویه بن وهب، از امام صادق علیه السلام : هر بی تابی و گریه ای ناپسند است، جز بی تابی و گریه بر حسین علیه السلام که پاداش هم دارد.

تهذیب الأحکام به نقل از خالد بن سدیر، از امام صادق علیه السلام : زن های فاطمی برای حسین بن علی علیه السلام گریبان چاک کردند و سیلی به صورت زدند و برای چنین مصیبتی باید که بر صورت کوبید و گریبان درید.

عیون أخبار الرضا علیه السلام به نقل از حسن بن علی بن فضّال، از امام رضا علیه السلام : هر کس مصیبت های ما را یاد کند و بگرید و بگِریانَد، چشم او در روز گریان بودن چشم ها، گریان نمی شود. (1)

عیون أخبار الرضا علیه السلام به نقل از ریّان بن شبیب، از امام رضا علیه السلام : اگر قرار است برای چیزی گریه کنی، برای حسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام گریه کن ؛ چرا که او همانند قوچ ، سر بریده شد و هجده تن از خاندانش که در زمین، بی نظیر بودند همراه او کشته شدند .


1- .در الأمالی صدوق، پس از عبارت «هر کس مصیبت های ما را یاد کند»، این افزوده وجود دارد: «و به خاطر رفتاری که با ما شد ، بگِرید، در روز قیامت، همراه ما و در رتبه ما خواهد بود، و هر کس مصیبت ما را یاد کند».


توضیحی در باره «أنا قتیلُ العَبرَه»

اضافه شدن «قتیل (کُشته)» به «العَبره (اشک)» ، اضافه سبب به مسبَّب است . بنا بر این ، جمله «من ، کشته اشکم» ، بدین معناست که کشته شدن من ، سبب جاری شدن اشک است . این جمله در احادیث نیز چنین تفسیر شده است: أنَا قَتیلُ العَبرَهِ ، لا یَذکُرُنی مُؤمِنٌ إلَا استَعبَرَ . (1) من کشته اشکم . مؤمنی از من یاد نمی کند ، جز این که می گرید . لا یَذکُرُهُ مُؤمِنٌ إلّا بَکی . (2) مؤمنی از او یاد نکرد ، جز این که گریست . علّامه مجلسی در تبیین این جمله می گوید : عبارت «من کشته اشکم» ، یعنی : کشته ای که به اشک و گریه نسبت داده می شود و سبب جاری شدن اشک است ، یا با اشک و آه و ناله کشته می شود، که معنای اوّل ، اظهر است . (3) البتّه به نظر می رسد که وجه نخست ، به دلیل انطباق با احادیثی که به آنها اشاره


1- .ر.ک : ص 34 ح 2765 .
2- .مستدرک الوسائل: ج 10 ص 318 ح 12084 .
3- .بحار الأنوار : ج 44 ص 279 .


شد و همسویی با جایگاه امامت و عظمت روحیِ امام حسین علیه السلام ، مُتَعیَّن (قطعی) است و نه اظهر (نزدیک تر به واقع) . در واقع ، جمله «أنا قتیل العبره» ، به یک پدیده مهم و تنبّه آفرین اجتماعی و تاریخی اشاره دارد که کشته شدن هیچ کس در طول تاریخ ، به اندازه کشته شدن سیّد الشهدا ، غم انگیز و گریه آور نبوده و نیست . در طول تاریخ ، انسان های بسیاری کشته شده اند که کسی بر آنها نَگریسته و بسیاری نیز کشته شده اند و گریه بر آنها ، موقّت بوده و بسیاری نیز کشته شده اند و تنها گروه خاصّی را متأثّر کرده اند ؛ امّا تحقیقا در باره هیچ کس جز امام حسین علیه السلام گزارش نشده است که همه پیامبران از آدمِ ابو البشر تا خاتم انبیا، و خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و جمعی از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله قبل از ولادتش، بر او گریسته باشند و نیز فرشتگان ، پریان ، حیوانات و زمین و آسمان بر او گریه کرده باشند و حتّی دشمن بر او گریسته باشد . (1) در طول تاریخ ، کسی را سراغ نداریم که مردمی بیش از یکهزار و سیصد سال ، بر او بگریند . آری! سیّد الشهدا ، «کشته اشک» است ؛ اشکی که تا وقتی انتقام خون همه مظلومان تاریخ را از ستمگران باز نستاند و آرمان های حسینی را به رهبری فرزند بزرگوارش ، مهدی آل محمّد ، در جهانْ تحقّق نبخشد ، همچنان بر گونه های مؤمنان راستین و علاقه مندان به خاندان رسالت ، جاری خواهد بود .


1- .این نقل ها، به صورت مستند، در همین فصل می آیند.


4 / 2ثَوابُ البُکاءِ عَلَیهِمالخصال بإسناده عن أمیر المؤمنین علیه السلام :کُلُّ عَینٍ یَومَ القِیامَهِ باکِیَهٌ ، وکُلُّ عَینٍ یَومَ القِیامَهِ ساهِرَهٌ ، إلّا عَینَ مَنِ اختَصَّهُ اللّهُ بِکَرامَتِهِ ، وبَکی عَلی ما یُنتَهَکُ مِنَ الحُسَینِ وآلِ مُحَمَّدٍ علیهم السلام . (1)

الأمالی للمفید عن الربیع بن المنذر عن أبیه عن الحسین بن علیّ علیه السلام :ما مِن عَبدٍ قَطَرَت عَیناهُ فینا قَطرَهً ، أو دَمَعَت عَیناهُ فینا دَمعَهً ، إلّا بَوَّأَهُ اللّهُ بِها فِی الجَنَّهِ حُقُبا . (2)(3)

ثواب الأعمال عن مُحَمَّد بن مسلم عن أبی جعفر [الباقر] علیه السلام :کانَ عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلامیَقولُ : أیُّما مُؤمِنٍ دَمَعَت عَیناهُ لِقَتلِ الحُسَینِ علیه السلام حَتّی تَسیلَ عَلی خَدِّهِ ، بَوَّأَهُ اللّهُ تَعالی بِها فِی الجَنَّهِ غُرَفا یَسکُنُها أحقابا ، وأیُّما مُؤمِنٍ دَمَعَت عَیناهُ حَتّی تَسیلَ عَلی خَدِّهِ فیما مَسَّنا مِنَ الأَذی مِن عَدُوِّنا فِی الدُّنیا ، بَوَّأَهُ اللّهُ فِی الجَنَّهِ مُبَوَّأَ صِدقٍ . وأیُّما مُؤمِنٍ مَسَّهُ أذیً فینا ، فَدَمَعَت عَیناهُ حَتّی تَسیلَ عَلی خَدِّهِ مِن مَضاضَهِ (4) ما اُوذِیَ فینا ، صَرَفَ اللّهُ عَن وَجهِهِ الأَذی ، وآمَنَهُ یَومَ القِیامَهِ مِن سَخَطِهِ وَالنّارِ. (5)


1- .الخصال : ص 625 ح 10 عن أبی بصیر و مُحَمَّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، عیون الحکم والمواعظ : ص 398 ح 6747 ، بحار الأنوار : ج 10 ص 103 ح 1 .
2- .الحِقْبَهُ : واحده الحِقَب وهی السنون ، والحُقُبُ : الدهر ، والأحْقابُ : الدُّهور (الصحاح : ج 1 ص 114 «حقب») .
3- .الأمالی للمفید : ص 340 ح 6 ، الأمالی للطوسی : ص 117 ح 181 ، بشاره المصطفی : ص 62 ، فضل زیاره الحسین علیه السلام : ص 85 ح 76 وفیه «أثواه» بدل «بوَّأه» ، العمده : ص 396 ح 794 ولیس فیه «حقبا» ، بحار الأنوار : ج 44 ص 279 ح 8 ؛ ذخائر العقبی : ص 52 نقلاً عن أحمد فی المناقب نحوه .
4- .المَضَضُ : وجع المصیبه ، تَمَضَّ مضضا ومضاضه (القاموس المحیط : ج 2 ص 344 «مضض») .
5- .ثواب الأعمال : ص 108 ح 1 ، تفسیر القمیّ : ج 2 ص 291 ، کامل الزیارات : ص 201 ح 285 ، الملهوف : ص 86 ، مثیر الأحزان : ص 14 ولیس فیهما من «فدمعت» إلی «اُوذی فینا» ، عوالی اللآلی : ج 4 ص 91 ح 126 کلاهما عن الإمام زین العابدین علیه السلام ، بحار الأنوار : ج 44 ص 281 .


4 / 2ثواب گریه کردن بر آنان

الخصال با سند خود ، از امیر مؤمنان علیه السلام : همه چشم ها در قیامت ، گریان و بیدارند، جز چشمی که مشمول کرامت ویژه خدا باشد و به خاطر شکسته شدن حریم حسین علیه السلام و خاندان محمّد صلی الله علیه و آله ، گریه کرده باشد.

الأمالی ، مفید به نقل از ربیع بن منذر، از پدرش، از امام حسین علیه السلام : هیچ کس قطره اشکی برای ما نریخت و با چشمانش در راه ما گریه نکرد، مگر این که خداوند ، او را روزگارانی در بهشت ، بهرمند می گرداند.

ثواب الأعمال به نقل از محمّد بن مسلم، از امام باقر علیه السلام : علی بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام می فرمود: «هر مؤمنی که چشمش برای کشته شدن حسین علیه السلام ، چنان اشک بریزد که به صورتش روان شود، خداوند متعال در بهشت برایش اتاق هایی فراهم می کند که روزگارانی را در آنها سپری نماید، و هر مؤمنی که چشمانش به خاطر آزاری که ما در دنیا از دشمنانمان دیدیم، اشک بریزد و اشکش بر چهره اش جاری گردد، خداوند، جایگاهی راستین را برایش در بهشت فراهم می کند ، و هر مؤمنی که در راه ما آزار ببیند و چشمانش از دردِ آزاری که در راه ما دیده، اشک بریزد تا بر گونه اش روان شود، خداوند ، صورتش را از آزار ، نگه می دارد و در روز قیامت، او را از خشم خود و آتش ، در امان نگه می دارد».

ثواب الأعمال عن أبی هارون المکفوف عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :مَن ذُکِرَ الحُسَینُ علیه السلام عِندَهُ ، فَخَرَجَ مِن عَینَیهِ مِقدارُ جَناحِ ذُبابَهٍ ، کانَ ثَوابُهُ عَلَی اللّهِ عَزَّ وجَلَّ ، ولَم یَرضَ لَهُ بِدونِ الجَنَّهِ . (1)

کامل الزیارات عن علیّ بن أبی حمزه عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :إنَّ البُکاءَ وَالجَزَعَ مَکروهٌ لِلعَبدِ فی کُلِّ ما جَزِعَ ، ما خَلَا البُکاءَ وَالجَزَعَ عَلَی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام فَإِنَّهُ فیهِ مَأجورٌ. (2)

الأمالی للطوسی عن مُحَمَّد بن مسلم عن أبی عبد اللّه جعفر بن مُحَمَّد [الصادق] علیه السلام :إنَّ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السلام عِندَ رَبِّهِ عَزِّ وجَلَّ ، یَنظُرُ إلی مَوضِعِ مُعَسکَرِهِ ، ومَن حَلَّهُ مِنَ الشُّهَداءِ مَعَهُ ، ویَنظُرُ إلی زُوّارِهِ ، وهُوَ أعرَفُ بِحالِهِم ، وبِأَسمائِهِم وأسماءِ آبائِهِم ، وبِدَرَجاتِهِم ومَنزِلَتِهِم عِندَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مِن أحَدِکُم بِوَلَدِهِ ، وإنَّهُ لَیَری مَن یَبکیهِ ، فَیَستَغفِرُ لَهُ ، ویَسأَلُ آباءَهُ علیهم السلام أن یَستَغفِروا لَهُ . ویَقولُ : لَو یَعلَمُ زائِری ما أعَدَّ اللّهُ لَهُ لَکانَ فَرَحُهُ أکثَرَ مِن جَزَعِهِ، (3) وإنَّ زائِرَهُ لَیَنقَلِبُ وما عَلَیهِ مِن ذَنبٍ. (4)

کامل الزیارات عن عبد اللّه بن بکیر الأرجانی عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :إنَّهُ [أیِ الحُسَینَ علیه السلام ]لَیَنظُرُ إلی زُوّارِهِ ، وهُوَ أعرَفُ بِهِم ، وبِأَسماءِ آبائِهِم وبِدَرَجاتِهِم ، وبِمَنزِلَتِهِم عِندَ اللّهِ مِن أحَدِکُم بِوَلَدِهِ وما فی رَحلِهِ (5) ، وإنَّهُ لَیَری مَن یَبکیهِ ، فَیَستَغفِرُ لَهُ رَحمَهً لَهُ ، ویَسأَلُ أباهُ الاِستِغفارَ لَهُ . ویَقولُ : لَو تَعلَمُ أیُّهَا الباکی ما اُعِدَّ لَکَ لَفَرِحتَ أکثَرَ مِمّا جَزِعتَ ، فَیَستَغفِرُ لَهُ کُلُّ مَن سَمِعَ بُکاءَهُ مِنَ المَلائِکَهِ فِی السَّماءِ وفِی الحائِرِ (6) ، ویَنقَلِبُ وما عَلَیهِ مِن ذَنبٍ. (7)


1- .ثواب الأعمال : ص 109 ح 1 ، کامل الزیارات : ص 202 ح 287 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 288 ح 28 .
2- .کامل الزیارات : ص 201 ح 286 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 291 ح 32 .
3- .الجَزَعُ : الحُزْنُ والخوف (النهایه : ج 1 ص 269 «جزع») .
4- .الأمالی للطوسی : ص 55 ح 74 ، بشاره المصطفی : ص 78 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 281 ح 13 .
5- .الرِّحال : جمع رَحْل یعنی الدور والمساکن والمنازل (النهایه : ج 2 ص 209 «رحل») .
6- .الحَائرُ : یُراد به حائر الحسین علیه السلام ، وهو ما حواه سور المشهد الحسینی علی مشرّفه السلام (مجمع البحرین : ج 1 ص 479 «حیر») .
7- .کامل الزیارات : ص 544 ح 830 ، بحار الأنوار : ج 25 ص 376 ح 24 .


ثواب الأعمال به نقل از ابو هارون مکفوف، از امام صادق علیه السلام : هر کس در نزد او از حسین علیه السلام یاد شود و از چشمانش به اندازه بال مگسی اشک خارج شود، ثوابش بر عهده خدای عزوجل خواهد بود و خدا برایش به چیزی جز بهشت، رضایت نمی دهد.

کامل الزیارات به نقل از علی بن ابی حمزه، از امام صادق علیه السلام : گریه و بی تابی، برای انسان در باره هر چه بی تابی کند، ناپسند است، جز گریه و بی تابی بر حسین بن علی علیه السلام که برای آن ، پاداش هم دارد.

الأمالی ، طوسی به نقل از محمّد بن مسلم، از امام صادق علیه السلام : حسین بن علی علیه السلام در پیشگاه پروردگارت ، به اردوگاهش و هر شهیدی که با او در آن بوده، نگاه می اندازد و به زائرانش نیز نگاه می کند و او به حال آنها و به نامشان و نام پدرانشان و درجاتشان و جایگاهشان در پیشگاه خدای عزوجل ، داناتر از هر یک از شما به حال فرزندش است و او گریه کننده اش را می بیند و برایش درخواست آمرزش می کند و از پدرانش علیهم السلام درخواست می کند که برای او درخواست آمرزش کنند و می فرماید: «زائر من ، اگر می دانست که خداوند، چه چیزی را برایش فراهم کرده، خوش حالی اش بیش از بی تابی اش بود». زائر حسین علیه السلام باز می گردد، در حالی که گناهی برای او نیست.

کامل الزیارات به نقل از عبد اللّه بن بُکَیر اَرْجانی، از امام صادق علیه السلام : حسین علیه السلام به زائرانش نظر می اندازد و او به حال آنها و به نام پدرانشان و درجاتشان و جایگاهشان در پیشگاه خداوند، داناتر است از هر یک از شما به حال فرزندش و آنچه در خانه اش هست و گریه کننده اش را می بیند و برایش از سرِ رحمت ، درخواست آمرزش می کند و از پدرانش علیهم السلام می خواهد که برای او درخواست آمرزش کنند و می فرماید: «ای گریه کننده ! اگر آنچه را که برایت فراهم شده، می دانستی ، خوش حالی ات بیش از بی تابی ات بود» . پس هر یک از فرشتگان آسمان و فرشتگان حائر (حَرَم) حسینی، که صدای گریه او را می شنود، برایش درخواست آمرزش می کند و زائر ، در حالی باز می گردد که گناهی ندارد.


کامل الزیارات عن مسمع بن عبد الملک کردین البصری :قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : یا مِسمَعُ ، أنتَ مِن أهلِ العِراقِ ، أما تَأتی قَبرَ الحُسَینِ علیه السلام ؟ قُلتُ : لا ، أنَا رَجُلٌ مَشهورٌ عِندَ أهلِ البَصرَهِ ، وعِندَنا مَن یَتبَعُ هَوی هذَا الخَلیفَهِ ، وعَدُوُّنا کَثیرٌ مِن أهلِ القَبائِلِ مِنَ النُّصّابِ وغَیرِهِم ، ولَستُ آمَنُهُم أن یَرفَعوا حالی عِندَ وَلَدِ سُلَیمانَ ، فَیُمَثِّلونَ بی . قالَ لی : أفَما تَذکُرُ ما صُنِعَ بِهِ؟ قُلتُ : نَعَم ، قالَ : فَتَجزَعُ ؟ قُلتُ : إی وَاللّهِ ، وأستَعبِرُ (1) لِذلِکَ حَتّی یَری أهلی أثَرَ ذلِکَ عَلَیَّ ، فَأَمتَنِعُ مِنَ الطَّعامِ حَتّی یَستَبینَ ذلِکَ فی وَجهی . قالَ : رَحِمَ اللّهُ دَمعَتَکَ ، أما أنَّکَ مِنَ الَّذینَ یُعَدّونَ مِن أهلِ الجَزَعِ لَنا ، وَالَّذینَ یَفرَحونَ لِفَرَحِنا ، ویَحزَنونَ لِحُزنِنا ، ویَخافونَ لِخَوفِنا ، ویَأمَنونَ إذا آمَنّا ، أما أنَّکَ سَتَری عِندَ مَوتِکَ حُضورَ آبائی لَکَ ، ووَصِیَّتَهُم مَلَکَ المَوتِ بِکَ ، وما یَلقَونَکَ بِهِ مِنَ البِشارَهِ أفضَلُ ، ومَلَکُ المَوتِ أرَقُّ عَلَیکَ وأشَدُّ رَحمَهً لَکَ مِنَ الاُمِّ الشَّفیقَهِ عَلی وَلَدِها . قالَ : ثُمَّ استَعبَرَ وَاستَعبَرتُ مَعَهُ . فَقالَ : الحَمدُ للّهِِ الَّذی فَضَّلَنا عَلی خَلقِهِ بِالرَّحمَهِ ، وخَصَّنا أهلَ البَیتِ بِالرَّحمَهِ . یا مِسمَعُ ! إنَّ الأَرضَ وَالسَّماءَ لَتَبکی مُنذُ قُتِلَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام رَحمَهً لَنا ، وما بَکی لَنا مِنَ المَلائِکَهِ أکثَرُ ، وما رَقَأَت (2) دُموعُ المَلائِکَهِ مُنذُ قُتِلنا ، وما بَکی أحَدٌ رَحمَهً لَنا ولِما لَقینا ، إلّا رَحِمَهُ اللّهُ قَبلَ أن تَخرُجَ الدَّمعَهُ مِن عَینِهِ ، فَإِذا سالَت دُموعُهُ عَلی خَدِّهِ ، فَلَو أنَّ قَطرَهً مِن دُموعِهِ سَقَطَت فی جَهَنَّمَ لَأَطفَأَت حَرَّها حَتّی لا یوجَدُ لَها حَرٌّ ، وإنَّ الموجَعَ قَلبُهُ لَنا لَیَفرَحُ یَومَ یَرانا عِندَ مَوتِهِ ، فَرحَهً لا تَزالُ تِلکَ الفَرحَهُ فی قَلبِهِ حَتّی یَرِدَ عَلَینَا الحَوضَ ، وإنَّ الکَوثَرَ لَیَفرَحُ بِمُحِبِّنا إذا وَرَدَ عَلَیهِ ، حَتّی أنَّهُ لَیُذیقُهُ مِن ضُروبِ الطَّعامِ ما لا یَشتَهی أن یَصدُرَ عَنهُ . یا مِسمَعُ ! مَن شَرِبَ مِنهُ شَربَهً لَم یَظمَأ بَعدَها أبَدا ، ولَم یَستَقِ بَعدَها أبَدا ، وهُوَ فی بردِ الکافورِ ، وریحِ المِسکِ ، وطَعمِ الزَّنجَبیلِ ، أحلی مِنَ العَسَلِ ، وألیَنُ مِنَ الزَّبَدِ ، وأصفی مِنَ الدَّمعِ ، وأذکی مِنَ العَنبَرِ ، یَخرُجُ مِن تَسنیمٍ (3) ، ویَمُرُّ بِأَنهارِ الجِنانِ ، یَجری عَلی رَضراضِ (4) الدُّرِّ وَالیاقوتِ ، فیهِ مِنَ القُدحانِ أکثَرُ مِن عَدَدِ نُجومِ السَّماءِ ، یوجَدُ ریحُهُ مِن مَسیرَهِ ألفِ عامٍ ، قُدحانُهُ مِنَ الذَّهَبِ وَالفِضَّهِ وألوانِ الجَوهَرِ ، یَفوحُ فی وَجهِ الشّارِبِ مِنهُ کُلُّ فائِحَهٍ حَتّی یَقولَ الشّارِبُ مِنهُ : یا لَیتَنی تُرِکتُ هاهُنا لا أبغی بِهذا بَدَلاً ، ولا عَنهُ تَحویلاً . أما إنَّکَ یا کِردینُ مِمَّن تَروی مِنهُ ، وما مِن عَینٍ بَکَت لَنا إلّا نُعِّمَت بِالنَّظَرِ إلَی الکَوثَرِ ، وسُقِیَت مِنهُ مَن أحَبَّنا ، وإنَّ الشّارِبَ مِنهُ لَیُعطی مِنَ اللَّذَّهِ وَالطَّعمِ وَالشَّهوَهِ لَهُ أکثَرَ مِمّا یُعطاهُ مَن هُوَ دونَهُ فی حُبِّنا ، وإنَّ عَلَی الکَوثَرِ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام ، وفی یَدِهِ عَصاً مِن عَوسَجٍ (5) ، یُحَطِّمُ بِها أعداءَنا، فَیَقولُ الرَّجُلُ مِنهُم : إنّی أشهَدُ الشَّهادَتَینِ ، فَیَقولُ : اِنطَلِق إلی إمامِکَ فُلانٍ فَاسأَلهُ أن یَشفَعَ لَکَ ، فَیَقولُ : یَتَبَرَّأُ مِنّی إمامِیَ الَّذی تَذکُرُهُ ، فَیقولُ : اِرجِع إلی وَرائِکَ فَقُل لِلَّذی کُنتَ تَتَوَلّاهُ وتُقَدِّمُهُ عَلَی الخَلقِ ، فَاسأَلهُ إذا کاَنَ خَیرَ الخَلقِ عِندَکَ أن یَشفَعَ لَکَ ، فَإِنَّ خَیرَ الخَلقِ حَقیقٌ أن لا یُرَدَّ إذا شُفِّعَ ، فَیَقولُ : إنّی أهلِکُ عَطَشا ، فَیَقولُ لَهُ : زادَکَ اللّهُ ظَمَأً ، وزادَکَ اللّهُ عَطَشا . قُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ ! وکَیفَ یَقدِرُ عَلَی الدُّنُوِّ مِنَ الحَوضِ ولَم یَقدِر عَلَیهِ غَیرُهُ ؟ فَقالَ : وَرِعَ عَن أشیاءَ قَبیحَهٍ ، وکَفَّ عَن شَتمِنا أهلَ البَیتِ إذا ذَکَرَنا ، وتَرَکَ أشیاءَ اجتَری عَلَیها غَیرُهُ ، ولَیسَ ذلِکَ لِحُبِّنا ولا لِهَویً مِنهُ لَنا ، ولکِن ذلِکَ لِشِدَّهِ اجتِهادِهِ فی عِبادَتِهِ وتَدَیُّنِهِ ، ولِما قَد شُغِلَ نَفسُهُ بِهِ عَن ذِکرِ النّاسِ ، فَأَمّا قَلبُهُ فَمُنافِقٌ ، ودینُهُ النَّصبُ بِاتِّباعِ أهلِ النَّصبِ ووِلایَهِ الماضینَ . (6)


1- .اسْتَعْبَرَ : هو استفعل من العَبْرَه ؛ وهی تحلّب الدمع (النهایه : ج 3 ص 171 «عبر») .
2- .رَقَأ الدّمْعُ : سَکَنَ (الصحاح : ج 1 ص 53 «رقأ») .
3- .تَسْنیم : قیل : عین فی الجنّه رفیعه القدر (مفردات ألفاظ القرآن : ص 429 «سنم»).
4- .الرَّضْراضُ : الحَصَی الصغار (النهایه : ج 2 ص 229 «رضرض») .
5- .العَوْسَجُ : شجر من شجر الشوک . . . یصلب عوده (تاج العروس : ج 3 ص 433 «عسج») .
6- .کامل الزیارات : ص 203 ح 291 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 289 ح 31 .


کامل الزیارات به نقل از مِسمَع بن عبد الملک کِردین بصری : امام صادق علیه السلام به من فرمود: «ای مِسمَع ! تو عراقی هستی . آیا کنار قبر حسین علیه السلام می روی؟» . گفتم : نه، من مرد شناخته شده ای در میان مردم بصره هستم و در اطراف ما کسانی هستند که هوادار این خلیفه اند و دشمنان ما هم در میان قبایلِ ناصبی و دیگران ، زیادند . من از آنان در امان نیستم که وضعیتم را پیش پسر سلیمان، گزارش نکنند و مرا به کشتن ندهند ! به من فرمود: «آیا از آنچه با حسین علیه السلام شد، یاد می کنی؟» . گفتم : آری، یاد می کنم. فرمود: «بی تابی هم می کنی؟» . گفتم : آری ، به خدا و برای آن، اشک هم می ریزم، تا جایی که خانواده ام اثر آن را در من می بینند و از غذا خوردن ، باز می مانم، تا جایی که در چهره ام نمایان می شود. فرمود: «خداوند بر اشکت، رحمت فرستد ! تو از کسانی هستی که از شیون کنندگان بر [مصائب] ما به شمار می آیند ؛ کسانی که با شادی ما ، شادی می کنند و با اندوه ما، اندوهگین می شوند و از نگرانی ما ، نگران می شوند و از امنیت ما ، امنیت دارند . تو هنگام مرگت، حضور پدرانم را در نزدت خواهی دید و آنان به فرشته مرگ ، سفارش تو را می کنند و مژده هایی که آنان به تو می دهند ، برتر است و فرشته مرگ ، بر تو مهربان تر و باشفقت تر از مادرِ مهربان بر فرزندش خواهد بود» . آن گاه امام علیه السلام گریست و من هم با او گریستم. پس امام علیه السلام فرمود: «ستایش ، از آنِ خدایی است که ما را بر آفریده هایش به رحمت ، برتری داد و ما اهل بیت را به رحمت ، ویژه ساخت. ای مِسمَع ! زمین و آسمان از زمانی که امیر مؤمنان علیه السلام کشته شد، بر ما از سرِ ترحّم می گرید ؛ ولی آنچه فرشتگان برایمان گریستند، بیشتر است و اشک فرشتگان، از زمانی که ما کشته شدیم، بند نیامده است . هیچ کس به خاطر ترحّم بر ما و مصیبت هایی که به ما رسیده، گریه نمی کند ، مگر این که خداوند، پیش از بیرون آمدن اشک از چشمانش، به او رحم می آورد، و زمانی که اشک های چشمانش به گونه اش روان شود، اگر قطره ای از آن در جهنّم بیفتد، داغیِ آن را از بین می برد، به گونه ای که گرمایی در آن نخواهد بود . و کسی که قلبش برای ما به درد آید، روز مرگش، ما را می بیند و شاد می شود، چنان شادی ای که همواره در دلش خواهد بود تا در کنار حوض [کوثر] بر ما وارد شود و کوثر، از دیدن دوستدارِ ما شادمان می شود، زمانی که بر آن وارد می شود، تا جایی که از انواع غذاها به او می چشاند، آن چنان که مایل نیست از آن ، خارج شود. ای مِسمَع ! هر کس از آن (حوض کوثر) جرعه ای بنوشد، هرگز تشنه نمی شود و آبی نخواهد خواست و آن ، به خنکای کافور و بوی مشک و مزه زنجبیل، و شیرین تر از عسل و نرم تر از کره و زلال تر از اشک و پاک تر از عنبر است . از چشمه تسنیم، بیرون می آید و در نهرهای بهشت ، جاری می گردد و بر سنگ ریزه های دُر و یاقوت ، روان می شود . در آن ، جام هایی به شمار ستاره های آسمان، وجود دارد و بویش از مسیر هزار سال راه به مشام می رسد و جام هایش از طلا و نقره و در رنگ های گوهرند . چنان بویی از آن به صورتِ نوشنده می خورد که می گوید: ای کاش من همین جا رها می شدم و در پی جایگزینی و جابه جایی نبودم ! بدان که تو ای کِردین از کسانی هستی که از آن سیراب می شوی و هیچ چشمی نیست که بر ما بگرید، مگر این که از نعمت تماشای کوثر ، برخوردار می گردد و کسی که ما را دوست داشته باشد ، از آن ، نوشانده می شود و نوشنده از آن، از لذّت و مزه و اشتهای آن برخوردار می شود، بیش از آنچه پایین تر از او در دوستی ما، برخوردار شده است . و [بدان که] صاحب کوثر ، امیر مؤمنان علیه السلام است و در دستش عصایی از چوب تمشک است که با آن ، دشمنانش را می کوبد . مردی از آنان می گوید: من به هر دو شهادت (شهادت به یگانگی خدا و شهادت به رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله )، شهادت داده ام . او می فرماید: برو پیش فلان پیشوایت و از او بخواه که شفاعتت کند . او می گوید: پیشوای من که تو از او یاد می کنی، از من تبرّی می جوید. او می فرماید: برگرد و به کسی که دوستش داشتی و او را از دیگران جلوتر می دانستی، بگو و از او بخواه که چون بهترین مخلوق در نزد تو بوده است ، شفاعت تو را بکند و شایسته است که بهترین مخلوق، هر گاه شفاعت کند، شفاعتش رد نشود . پس آن مرد می گوید: از تشنگی می میرم . او هم به وی می فرماید: خداوند ، تشنگی ات را افزون کند و نیازت را به آب ، بیشتر نماید! » . گفتم : فدایت گردم ! چگونه او (دشمن اهل بیت علیهم السلام ) می تواند به حوض کوثر نزدیک شود، در حالی که غیر او [از کسانی که دشمن شمایند ،] نمی تواند؟ فرمود: «[چون] او از چیزهای زشت ، کناره گرفت و از بدگویی به ما اهل بیت هر گاه که از ما یاد می شد خودداری کرد و چیزهایی را رها کرد که دیگران در آنها جرئت (جسارت) ورزیدند . و اینها نه به خاطر دوستی ما و نه تمایلش به ما بود ؛ بلکه به خاطر تلاش زیاد او در عبادت و دینداری بود و نیز به جهت کثرت مشغول شدن او به عبادت بود، در حدّی که از دیگران باز مانْد ؛ امّا دلش، منافق بود و دینش دشمنی [با اهل بیت] بود به سبب پیروی[اش] از اهل دشمنی و قبول ولایت گذشتگان» .


4 / 3فَضلُ إنشادِ الشِّعرِ فی مُصیبَتِهِمثواب الأعمال عن صالح بن عقبه عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :مَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام بَیتا مِن شِعرٍ فَبَکی وأبکی عَشَرَهً فَلَهُ ولَهُمُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام بَیتا فَبَکی وأبکی تِسعَهً فَلَهُ ولَهُمُ الجَنَّهُ ، فَلَم یَزَل حَتّی قالَ : مَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَبَکی وأظُنُّهُ قالَ : أو تَباکی فَلَهُ الجَنَّهُ. (1)

ثواب الأعمال عن أبی عماره المنشد عن أبی عبد اللّه [الصادق] علیه السلام :قالَ لی : یا أبا عُمارَهَ ، أنشِدنی فِی الحُسَینِ علیه السلام ، قالَ : فَأَنشَدتُهُ فَبَکی ، قالَ : ثُمَّ أنشَدتُهُ فَبَکی . قالَ : فَوَاللّهِ ، ما زِلتُ اُنشِدُهُ ویَبکی حَتّی سَمِعتُ البُکاءَ مِنَ الدّارِ . فَقالَ لی : یا أبا عُمارَهَ ، مَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیهماالسلام شِعرا فَأَبکی خَمسینَ فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَأَبکی أربَعینَ فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَأَبکی ثَلاثینَ فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَأَبکی عِشرینَ فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَأَبکی عَشَرَهً فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَأَبکی واحِدا فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَبَکی فَلَهُ الجَنَّهُ ، ومَن أنشَدَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَتَباکی فَلَهُ الجَنَّهُ. (2)

.

1- .ثواب الأعمال : ص 110 ح 3 ، کامل الزیارات : ص 210 ح 300 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 289 ح 29 .
2- .ثواب الأعمال : ص 109 ح 2 ، کامل الزیارات : ص 209 ح 298 ، الأمالی للصدوق : ص 205 ح 222 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 282 ح 15 .


4 / 3ثواب شعرخوانی در مصیبت آنان

ثواب الأعمال به نقل از صالح بن عقبه : امام صادق علیه السلام فرمود : «هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و بگرید و ده نفر را بگریاند، بهشت برای او و آنان حتمی خواهد بود و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و بگرید و نُه نفر را بگریاند، بهشت برای او و آنان حتمی خواهد بود» و همین طور می فرمود تا این که فرمود: «هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و گریه کند، بهشت برایش حتمی خواهد بود» و گمان می کنم که فرمود : «یا تظاهر به گریه کند» .

ثواب الأعمال به نقل از ابو عُماره شعرخوان : امام صادق علیه السلام به من فرمود: «ای ابو عُماره ! در باره حسین علیه السلام برایم شعر بخوان» . من هم برای ایشان شعر خواندم و ایشان گریست . باز هم شعر خواندم و ایشان گریست. به خدا سوگند، من همین طور شعرخوانی را ادامه دادم و ایشان گریه می کرد تا این که صدای گریه را از خانه شنیدم. آن گاه به من فرمود: «ای ابو عُماره ! هر کس در باره حسین بن علی علیه السلام شعری بخواند و پنجاه نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و چهل نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و سی نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و بیست نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و ده نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و یک نفر را بگریاند، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و بگرید، بهشت برایش حتمی می شود، و هر کس در باره حسین علیه السلام شعری بخواند و تظاهر به گریه کند، بهشت برایش حتمی می شود».


رجال الکشّی عن زید الشحّام :کُنّا عِندَ أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام ونَحنُ جَماعَهٌ مِنَ الکوفِیّینَ ، فَدَخَلَ جَعفَرُ بنُ عَفّانَ عَلی أبی عَبدِ اللّهِ علیه السلام فَقَرَّبَهُ وأدناهُ ، ثُمَّ قالَ : یا جَعفَرُ ! قالَ : لَبَّیکَ جَعَلَنِیَ اللّهُ فِداکَ ، قالَ : بَلَغَنی أنَّکَ تَقولُ الشِّعرَ فِی الحُسَینِ علیه السلام وتُجیدُ ، فَقالَ لَهُ : نَعَم ، جَعَلَنِیَ اللّهُ فِداکَ ! فَقالَ : قُل ، فَأَنشَدَهُ [فَبَکی] (1) علیه السلام ومَن حَولَهُ حَتّی صارَت لَهُ الدُّموعُ عَلی وَجهِهِ ولِحیَتِهِ . ثُمَّ قالَ : یا جَعفَرُ ! وَاللّهِ ، لَقَد شَهِدَکَ مَلائِکَهُ اللّهِ المُقَرَّبونَ ، هاهُنا یَسمَعونَ قَولَکَ فِی الحُسَینِ علیه السلام ، ولَقَد بَکَوا کَما بَکَینا أو أکثَرَ ، ولَقَد أوجَبَ اللّهُ تَعالی لَکَ یا جَعفَرُ فی ساعَتِهِ الجَنَّهَ بِأَسرِها ، وغَفَرَ اللّهُ لَکَ . فَقالَ : یا جَعفَرُ ! ألا أزیدُکَ؟ قالَ : نَعَم یا سَیِّدی . قالَ : ما مِن أحَدٍ قالَ فِی الحُسَینِ علیه السلام شِعرا فَبَکی وأبکی بِهِ ، إلّا أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّهَ وغَفَرَ لَهُ. (2)

راجع : ص 98 (الفصل الرابع / بکاء الإمام الباقر علیه السلام ) وج 9 ص 438 (الفصل الثانی / ذکر مصائبه عند الإمام الصادق علیه السلام ) .


1- .ما بین المعقوفین أثبتناه من بحار الأنوار .
2- .رجال الکشّی : ج 2 ص 574 ح 508 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 282 ح 16 .


رجال الکشّی به نقل از زید شحّام : تعدادی کوفی در خدمت امام صادق علیه السلام بودیم که جعفر بن عَفّان به محضر امام صادق علیه السلام وارد شد . امام علیه السلام او را به خود نزدیک کرد و در کنار خود جا داد و آن گاه فرمود: «ای جعفر!» . جعفر گفت : گوش به فرمانم . خدا ، مرا فدایت کند ! فرمود: «به من [خبر] رسیده که تو در باره حسین علیه السلام شعر می گویی و خوب هم می گویی» . او گفت : آری، خدا مرا فدایت گرداند ! فرمود: «بگو» . جعفر هم شعری خواند و امام علیه السلام گریست و کسانی که در خدمت ایشان بودند، گریستند، تا این که اشک بر گونه و محاسن امام علیه السلام جاری شد . آن گاه فرمود: «ای جعفر! به خدا سوگند، فرشتگان مقرّب خدا، پیش تو حاضر بودند و سخن تو را در باره حسین علیه السلام در این جا شنیدند و گریستند، همان گونه که ما گریستیم، و آنها بیشتر گریستند . خداوند متعال در این ساعت ای جعفر تمام بهشت را برایت واجب کرد و گناهت را آمرزید» . آن گاه فرمود: «ای جعفر! آیا بیشتر نگویم؟» . گفت : چرا ، ای سَرورم ! فرمود: «کسی نیست که در باره حسین علیه السلام شعری بگوید و بگرید و با آن بگریاند، مگر این که خداوند ، بهشت را برایش واجب می کند و گناهش را می آمرزد» .

ر . ک : ص99 (فصل چهارم / گریه امام باقر علیه السلام) وج 9 ص 439 (فصل دوم / یادکرد مصیبت های امام حسین علیه السلام در محضر امام صادق علیه السلام) .


4 / 4بُکاءُ آدَمَ علیه السلامبحار الأنوار :رَوی صاحِبُ «الدُّرُّ الثَّمینُ (1) » فی تَفسیرِ قَولِهِ تَعالی : «فَتَلَقَّی ءَادَمُ مِن رَّبِّهِ کَلِمَتٍ» (2) أنَّهُ رَأی ساقَ العَرشِ و أسماءَ النَّبِیِّ وَالأَئِمَّهِ علیهم السلام فَلَقَّنَهُ جَبرَئیلُ علیه السلام ، قُل : یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ ، یا عالی بِحَقِّ عَلِیٍّ ، یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطِمَهَ ، یا مُحسِنُ بِحَقِّ الحَسَنِ وَالحُسَینِ ، ومِنکَ الإِحسانُ . فَلَمّا ذَکَرَ الحُسَینَ علیه السلام سالَت دُموعُهُ ، وَانخَشَعَ قَلبُهُ ، وقالَ : یا أخی جَبرَئیلُ ! فی ذِکرِ الخامِسِ یَنکَسِرُ قَلبی ، و تَسیلُ عَبرَتی ! قالَ جَبرَئیلُ : وَلَدُکَ هذا یُصابُ بِمُصیبَهٍ تَصغُرُ عِندَهَا المَصائِبُ . فَقالَ : یا أخی! و ما هِیَ ؟ قالَ : یُقتَلُ عَطشانا غَریبا وَحیدا فَریدا ، لَیسَ لَهُ ناصِرٌ و لا مُعینٌ ، ولَو تَراهُ یا آدَمُ و هُوَ یَقولُ : وا عَطَشاه! وا قِلَّهَ ناصِراه ! حَتّی یَحولَ العَطَشُ بَینَهُ وبَینَ السَّماءِ کَالدُّخانِ ، فَلَم یُجِبهُ أحَدٌ إلّا بِالسُّیوفِ ، وشُربِ الحُتوفِ ، فَیُذبَحُ ذَبحَ الشّاهِ مِن قَفاهُ ، ویَنهَبُ رَحلَهُ أعداؤُهُ ، وتُشهَرُ رُؤوسُهُم هُوَ وأنصارُهُ فِی البُلدانِ ، ومَعَهُمُ النِّسوانُ ، کَذلِکَ سَبَقَ فی عِلمِ الواحِدِ المَنّانِ ! فَبَکی آدَمُ وجَبرَئیلُ علیهماالسلامبُکاءَ الثَّکلی . (3)


1- .المصدر الوحید الذی عثرنا علیه بشأن هذا الحدیث هو بحار الأنوار نقلاً عن کتاب الدرّ الثمین، وممّا یجدر ذکره أنّنا لم نتمکّن من معرفه هذا الکتاب ومؤلّفه. وقد ذُکرت عدّه کتب بهذا الاسم فی کتاب الذریعه: ج8 ص70، یمکن أن یکون بعضهامصدراً للبحار، إلاّ أنّ جمیع هذه الکتب غیر مشهوره .
2- .البقره : 37 .
3- .بحار الأنوار : ج 44 ص 245 ح 44 .


4 / 4گریه آدم علیه السلام

بحار الأنوار:مؤلّف الدرّ الثمین (1) در تفسیر این سخن خداوند متعال : «آدم از پروردگارش کلماتی را دریافت کرد» روایت کرده است که: آدم ، ساق عرش و نام های پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام را دید و جبرئیل ، او را تلقین داد و گفت: بگو: ای حمید ! به حقّ محمّد؛ ای عالی ! به حقّ علی؛ ای فاطر ! به حقّ فاطمه؛ ای محسن ! به حقّ حسن و حسین، و از توست احسان . زمانی که [جبرئیل ،] حسین علیه السلام را یاد کرد، اشک های آدم ، جاری شد و دلش خاشع گردید و فرمود : ای برادرم ، جبرئیل ! در یادکرد پنجمین نفر ، دلم شکست و اشکم جاری شد . جبرئیل گفت : این ، فرزند توست که به مصیبتی گرفتار می آید که دیگر مصیبت ها در برابر آن ، ناچیزند. فرمود: ای برادرم ! آن مصیبت چیست؟ گفت: تشنه و غریب و تک و تنها و بی یار و یاور، کشته می شود. ای آدم ! اگر او را ببینی ! او می گوید: «وای از تشنگی ! وای از بی کسی !» ، تا این که تشنگی ، همانند دود ، بین او و آسمان ، فاصله می اندازد و هیچ کس به او جواب نمی دهد ، جز با شمشیر و نوشاندن مرگ ، و سر او همانند گوسفند، از پشت ، بریده می شود و دشمنانش بار و بنه اش را غارت می کنند و سرِ او و سرهای یارانش را در شهرها می گردانند، در حالی که زنانشان همراهشان هستند . این چنین در علم خدای یگانه منّان ، رقم خورده است. پس آدم علیه السلام و جبرئیل ، همانند یک مصیبت دیده، گریستند.


1- .تنها مصدری که برای این حدیث یافتیم، بحار الأنوار است که این حدیث را به نقل از کتاب الدرّ الثمین آورده است . گفتنی است که این کتاب و مؤلّف آن برای ما قابل شناسایی نیست . در کتاب الذریعه (ج 8 ص 70) چندین کتاب با نام «الدرّ الثمین» معرّفی شده اند که هر یک از آنها ، می تواند مصدر بحار الأنوار بوده باشد و هیچ یک از کتاب های معرّفی شده ، مشهور نیستند .


4 / 5بُکاءُ إبراهیمَ علیه السلامالخصال عن الفضل بن شاذان :سَمِعتُ الرِّضا علیه السلام یَقولُ : لَمّا أمَرَ اللّهُ عز و جلإبراهیمَ علیه السلام أن یَذبَحَ مَکانَ ابنِهِ إسماعیلَ الکَبشَ الَّذی أنزَلَهُ عَلَیهِ ، تَمَنّی إبراهیمُ علیه السلام أن یَکونَ قَد ذَبَحَ ابنَهُ إسماعیلَ بِیَدِهِ ، وأنَّهُ لَم یُؤمَر بِذَبحِ الکَبشِ مَکانَهُ ، لِیَرجِعَ إلی قَلبِهِ ما یَرجِعُ إلی قَلبِ الوالِدِ الَّذی یَذبَحُ أعَزَّ وَلَدِهِ عَلَیهِ بِیَدِهِ ، فَیَستَحِقَّ بِذلِکَ أرفَعَ دَرَجاتِ أهلِ الثَّوابِ عَلَی المَصائِبِ . فَأَوحَی اللّهُ عز و جل إلَیهِ : یا إبراهیمُ ! مَن أحَبُّ خَلقی إلَیکَ؟ فَقالَ : یا رَبِّ ! ما خَلَقتَ خَلقا هُوَ أحَبُّ إلَیَّ مِن حَبیبِکَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله . فَأَوحَی اللّهُ تَعالی إلَیهِ : أفَهُوَ أحَبُّ إلَیکَ أم نَفسُکَ؟ قالَ : بَل هُوَ أحَبُّ إلَیَّ مِن نَفسی . قالَ : فَوَلَدُهُ أحَبُّ إلَیکَ أم وَلَدُکَ؟ قالَ : بَل وَلَدُهُ . قالَ : فَذَبحُ وَلَدِهِ ظُلما عَلی أیدی أعدائِهِ أوجَعُ لِقَلبِکَ أو ذَبحُ وَلَدِکَ بِیَدِکَ فی طاعَتی؟ قالَ : یا رَبِّ ! بَل ذَبحُ وَلَدِهِ ظُلما عَلی أیدی أعدائِهِ أوجَعُ لِقَلبی . قالَ : یا إبراهیمُ ! فَإِنَّ طائِفَهً تَزعُمُ أنَّها مِن اُمَّهِ مُحَمَّدٍ سَتَقتُلُ الحُسَینَ ابنَهُ مِن بَعدِهِ ظُلما وعُدوانا کَما یُذبَحُ الکَبشُ ، ویَستَوجِبونَ بِذلِکَ سَخَطی . فَجَزِعَ إبراهیمُ علیه السلام لِذلِکَ ، وتَوَجَّعَ قَلبُهُ ، وأقبَلَ یَبکی . فَأَوحَی اللّهُ عز و جل : یا إبراهیمُ ! قَد فَدَیتُ جَزَعَکَ عَلَی ابنِکَ إسماعیلَ ، لَو ذَبحتَهُ بِیَدِکَ بِجَزَعِکَ عَلَی الحُسَینِ وقَتلِهِ ، وأوجَبتُ لَکَ أرفَعَ دَرَجاتِ أهلِ الثَّوابِ عَلَی المَصائِبِ ، وذلِکَ قَولُ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ: «وَ فَدَیْنَهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» (1) . (2)


1- .الصافّات : 107 .
2- .الخصال : ص 58 ح 79 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : ج 1 ص 209 ح 1 ، تأویل الآیات الظاهره : ج 2 ص 497 ح 12 ، بحار الأنوار : ج 44 ص 225 ح 6 .